مخالف سه گاه !
امروز میخواهم راجع به گوشه ی " مخالف سه گاه " صحبت کنم.
اولا گام این گوشه نسبت به سه گاه تغییر میکند که گام آن بصورت زیر است :
پرده - نیم پرده - پرده - پرده - سه ربع پرده - پرده - سه ربع پرده
مثلا سه گاه ( فا سری ) که مخالف سه گاه ( ر ) را تولید میکند گام زیر را میدهد:
ر - می - فا ( بکار ) - سل - لا - سی کرن - دو سری - ر
معمولا از گوشه " شکسته مویه " برای فرود به سه گاه استفاده میشود :
اجرای شکسته مویه از استاد ملک === >شکسته مویه![]()
کاری به این کارها نداریم !
قبلا این گوشه را فقط به عنوان یک گوشه صرف اجرا میکردند اما از اواخر برنامه گلها نوازندگان
و نواسازان خلاق آن برنامه بی بدیل به این فکر افتادند که اصلا این گوشه حالتش با سه گاه فرق
دارد و هم زیبایی و دلنشینی مایه اصفهان را دارد و هم شور و حال مثلا مایه ای مانند بیات ترک .
یکی از پیشگامان این کار که بیایند یک برنامه را به مخالف سه گاه اختصاص بدهند و این مایه
را مانند اصفهان به صورت مستقل اجرا کنند استاد ملک بودند. ایشان واقعا در اعتلای این گوشه
زحمات قابل تقدیری کشیدند .با توجه به این نکته که گام این مایه بسیار به اصفهان شباهت دارد و
تنها در یک ربع پرده با گام اصفهان اختلاف دارد ایشان در نوازندگی خودشان در مخالف سه گاه
بیشتر به مایه اصفهان اشاره میکردند .
البته نوازندگان و آهنگسازان بزرگ دیگری مانند استاد همایون خرم هم آهنگهایی بصورت مستقل
در مخالف ساخته اند ....
در سالهای بعد از انقلاب استاد فرهنگ شریف هم بداهه - نوازیهای فوق العاده ای در مخالف
سه گاه داشتند .
در میان خوانندگان شهیر گلها کسی که واقعا اجراهای مخالف سه گاه ایشان واقعا زبانزد عام و
خاص بود " استاد اکبر گلپایگانی " بود .ایشان برنامه های جاویدان زیادی را در مخالف سه گاه
اجرا کردند مثلا " همچو نی ای عشق جانم سوختی ... " که درآن استاد یاحقی نوای ملکوتی استاد
گلپایگانی را همراهی کردند .توانا یی بی نظیر ایشان در اجرای گوشه " مغلوب " که احتیاج به
قدرت حنجره و وسعت صدا دارد ستودنی است .
اجرای یک برنامه کامل تنها در یک گوشه کار وحشتناکی است ! آن هم بدون تکرار !اینکار فقط از
امثال استاد گلپایگانی و استاد شجریان و استاد ایرج دوستداشتنی و ... بر می آید .
با توجه به اینکه تحلیل اجرای مخالف سه گاه توسط استاد گلپایگانی کار پیچیده ایست آنرا به پست
بعدی موکول میکنم.
برایتان سه اجرا در مخالف سه گاه میگذارم :
اولی از همنوازیهای جاودان استاد ملک و استاد عبادی و استاد جهانگیر ملک است :
دومی قسمتی از برگ سبز شماره 306 استاد شجریان است :
و سومی هم قسمتی از اجرای آواز زیبای " ای ساربان " استاد گلپایگانی است :
پست بعدی من راجع به همکاریهای استاد ملک و استاد سرهنگ زاده خواهد بود .
از استاد یاحقی بیاموزیم ....
به نام خدا
از استاد پرویز یاحقی یاد بگیریم !
امروز میخواهم خاطره ای را از یکی از اساتید نامدار " فلوت " استان مازندران جناب
آقای " غضنفری " نقل کنم که در نوع خود جالب و آموزنده است.ایشان از شاگردان
زنده یاد " عماد رام " خواننده و نوازنده ی فلوت پاپ بودند.همچنین از همنشینان
و از دوستان استاد ملک و استاد یاحقی و استاد بدیعی و استاد گلپایگانی و ... نیز
بوده اند.ایشان نقل میکنند :
" روزی خدمت استاد پرویز یاحقی رسیدم و ایشان هم با آغوش باز مرا پذیرفتند و مرا
به نشیمن خانه شان راهنمایی کردند.سرگرم صحبت که شدیم ناگهان چشمم به مبل مندرس
و کهنه ای افتاد که توی خانه زیبای استاد یاحقی خیلی بدنما بود !
پرسیدم : پرویز خان ! این مبل کهنه ات را نمیخواهی دور بیاندازی ؟ دیگر خیلی بدنما
شده! پرویز خان اخم کرد و گفت :
آقای غضنفری ! دیگر جلوی من این حرف را نزن! این مبلی است که حبیب الله خان
(بدیعی) رویش نشسته و ساز زده ..... !
من بی اختیار تحت تاثیر این پیوند عمیق این دو انسان شریف قرار گرفتم ....... ."
به این عکس نگاه کنید:

چه می بینید ؟ !
خب حالا وقتی استاد مسلم ویلن ایران جناب یاحقی اینگونه به استاد بدیعی عشق می ورزد
نمیکنند ، ما چرا اینگونه با هم به ستیز برخورد میکنیم ؟! چرا هواداران فلان خواننده
هرچه از دهانشان در می آید نثار فلان خواننده میکنند ؟! یا فلان خواننده ی نامی درباره
فلان نوازنده تار میگوید:
" اون بچه هنوز تار دست گرفتن را بلد نیست ! "
در حالی که در حال حاضر رفیق صد ساله همدیگر هستند !
م جالب اینکه همان نوازنده تار درباره آن خواننده مزبور میگوید:
" من اگر صدای این آقا را داشتم اصلا خوانندگی نمیکردم ... ! "
و متاسفانه آنقدر از این دست موارد بسیارند و بسیار .... .
شما ببینید استاد بزرگی مانند مرحوم بنان را هیچ کس نمیتواند زیر سوال ببرد و
همیشه درباره ایشان با نوعی احترام خاص صحبت میشود. میدانید چرا ؟
جوابش ساده است :
چون ایشان هیچ کی را زیر سوال نبرده اند.همیشه به همه خوانندگان و نوازندگان
عشق می ورزیدند. برایشان فرقی نمیکرد که کسی در سبک ایشان آواز میخواند یا نه.
یا کسی آنجور که ایشان می پسندند نوازندگی میکند یا نه .

این خوب است نه این که فلانی چون فلان خواننده برای خودش یک سبک دیگر دارد
او را قبول ندارد. پس بیایید بیاموزیم که:
" داشتن هر سبکی جدا از نوعش ارزشمند است و قابل احترام "
ببینید به آثار استاد گلپایگانی گوش بدهید .... نظیرش را پیدا نمیکنید یا آثار استاد
محمودی یا همین استاد بنان یا استاد ایرج ، کوروس و ....راهر کدام به محض اجرای
اول آواز شما سبکشان را درک میکنید .... پس هیچ کس نخواهد توانست این اساتید را
زیر سوال ببرد چون ایشان کار بس بزرگ و ارزشمندی را انجان داده اند و سبکی
منحصر به فرد به وجود آورده اند . داشتن سبک کار هر کسی نیست ..... . همین حالا
اساتید بزرگی وجود دارند که راست راست می آیند دستگاهها و گوشه ها را میخوانند و
می روند و کلی هم فکر میکنند بزرگ هستند ...... .
بگذریم اگر خدا توفیق بدهد مقاله بعدی من راجع به نقش فراموش شده ی " احساس "
در نوازندگی و خوانندگی است. چیزی که در نواخته های استاد ملک کاملا مشهود است.
راستی دوستان خوب !
یک پیشنهاد :
نظرتان چیست که دوباره گلها را راه بیاندازیم ؟ راهکارتان چیست ؟
کاری که امثال آقای معین و بانو هایده خواستند انجام دهند - گلهای غربت - که تا چند
شماره ی محدود بیشتر پیش نرفت .... میتوانیم از پیشکسوتان گلها که هنوز در قید
حیات هستند دعوت کنیم مثلا استاد شجریان و استاد گلپایگانی و استاد ایرج و ....
از نوازندگان هم مثلا استاد یاحقی و استاد توکل و ... را می توانیم در نظر داشته باشیم.
تعدادی از آثار استاد ملک
تعدادی از آثار استاد ملک
:
غروب کوهستان :
قطعات زیبایی در مایه اصفهان و شوشتریبا همکاری استاد فرهنگ شریف و استاد توکل
سمیرا:
قطعات زیبایی در ماهور و بیات زندبا همکاری اساتید شریف و توکل
سازونوا ۱ :
قطعاتی در شور و ابوعطا و چهارگاهبا همکاری استاد شریف
ساز و نوا ۲:
قطعه زیبای گریه لیلی با فضایی جدید - تکنوازی
ساز و نوا ۳:
قطعاتی در ماهورو شوشتری و سبک جدیدی در دونوازی اصفهان و .... با همکاری استاد توکل
گریه لیلی :
چهار مضرابهای مشهور استاد ملک مانند اصفهان و شور و مخالف سه گاه و.....
گلنوش:
همنوازی زیبای استاد ملک و استاد عبادی در مخالف سه گاهو اصفهان
هدیه:
همنوازی استاد عبادی و استاد ملک در سه گاه و چهارگاه و ماهور و ...
نغمه رویایی:
آثار سازبندی شده استاد ملک با همکاری استاد توکل و هنرمند جوان امید امیری و ... در شور و سه گاه و ....
نغمه ها:
آثار ارکستری استاد ملک با همکاری استاد توکل و امید امیریو استاد نریمان در شور و قطعه ی به یاد ماندنی ۸/۳ در اصفهان
غنچه پاییز:
قطعاتی جاودانه به یاد گلها در مخالف سه گاه و نوابا همکاری استاد توکل و فرهنگ شریف
سماع 1:
تکنوازی در مایه شوشتری و ماهور
سماع2:
تکنوازی در سه گاه و دشتی و افشاری
شهر آشوب :
بی شک زیباترین اثر استاد ملک با همکاری استاد عبادی در دشتی و شور و ابوعطا
کرشمه:
؟غمینم و تنها ...........
از شنیدن خبر پا گرفتن سایت رسمی استاد گلپایگانی آنقدر خوشحال شدم که تصمیم گرفتم
بدون مقدمه آهنگ خاطره انگیزی از استاد ملک برایتان بگذارم که خود استاد ملک علاقه
عجیبی به آن داشتند:
| غمینم و تنها
| به خلوت شبها
| شکسته دلم را جدایی تو....
خواننده این اثر بینظیر هم بانو مهستی است.امیدوارم از شنیدن این اثر لذت ببرید.==>غمینم و تنها
تا بعد یا حق ![]()
تبریک!
راستی تولد سایت رسمی عشق من "استاد گلپایگانی" را صمیمانه تبریک میگویم![]()
مصاحبه ای از استاد ملک
مصاحبه ای که در زیر میخوانید در آخرین روزهای زندگی استاد ملک با ایشان
انجام شده است که توسط فروغ بهمن پور با ایشان صورت گرفته.
من کار هنري را خيلي زود شروع کردم . پنج ساله بودم که برايم ويولن کوچکي تهيه کردند
و به دستم سپردند. روز و شب من با موسيقي مي گذشت . چه شبها تا سحر بر بام خانه ملک
مي نشستم و از ساز و موسيقي سخن مي گفتيم و مي شنيديم . آن موقع برادرم از سرشناس -
ترين شاگردان صبا و از همرازترين دوستان او بود . استاد صبا به خانه حسين مي آمد و آن
خانه پاتوق بزرگان هنر موسيقي هم چون کلنل وزيري ، روح الله خالقي ،حسين خان يا حقي ،
شکرالله قهرماني ، بانوي بي همتاي آواز قمر الملوک و ... شده بود . من که از همه کوچکتر
بودم آن چنان محو سخنان و هنرنمايي شان مي شدم که همه آن بزرگان به تعجب و تحسين
وارد رشته مي شدند تا جايي که هماي سعادت بر شانه من نشست و استاد صبا تعليم مرا
پذيرفتند. آن موقع من کودک خردسالي بيش نبودم .
صبا را چگونه شناختيد ؟ رابطه شما با او چگونه بود ؟
صبا يک نمونه بود . نمونه اي تمام عيار از يک موسيقي دان و يک انسان راستين . او همه ي
ما را شيفته خودش کرد . همه آن هايي را که دستي به ساز و گوشي به موسيقي داشتند.همه
بي چون و چرا به مکتب پاک و ويژگي هاي اخلاقي و عاطفي او دل سپرديــــــــــــــــــــــــــــــــــم.
.مي دانيد که من جزو اولين شاگردان هنرستان عالي موسيقي بودم ، اما پيش از رفتن به
هنرستان چون در خانواده اي اهل هنر و با زمينه هاي هنري پرورش يافته بودم ، با فوت و فن
نوازندگي چندان مبتدي و بيگانه نبودم و همين آشنايي با حال و هواي ساز سبب شد که استاد
لطف و عنايت خاصي نسبت به من داشتند و چون شور و اشتياق مرا مي ديدند و با دقت و
نکته بيني هايي که داشتند استعدادم را احساس مي کردند، در آموزش هيچ نکته اي از موسيقي
فروگذار نکردند....
تأثير صبا بر موسيقي ايران بر هيچ کس پوشيده نيست . شما اين تأثير را چگونه مي بينيد ؟صبا يک مکتب کامل است . او با همه ي ويژه گي هاي اخلاقي و هنري که داشت راهي را آغاز
کرد که بي ترديد قابل اعتماد ترين مکتب موسيقي ايران است . تکنيک عالي ، حسن سليقه ونبوغ
را در هم آميخته بود .ساز او لبريز بود از پاکي و زيبايي . از پوزيسيون هاي مختلف به بهترين
شکل استفاده مي کرد. آرشه کشي او بي نظير بود . خوب خودتان مي دانيد که اين ساز مثل اسب-
وحشي است که به هر کسي رکاب نمي دهد . به قول پرويز يا حقي ويولن ساز رام نشدني است و
ولي صبا بيشتر از همه دانست که چگونه اين ساز را رام کند و در خدمت موسيقي ايراني قرار بدهد.
او حرکتي فراتر از همه ي جريان هاي موسيقي ايجاد کرده است . براي همين هم هست که
شاگردان او جريان اصلي موسيقي امروز را شکل داده اند. او را مي توان معمار تحول موسيقي
ايران دانست . چند سال پيش با محمود ميرزاده ( روزنامه نگار و گزارشگر ماهنامه فرهنگي هنري
دبستان ) مصاحبه اي داشتم که مفصلأ راجع به صبا صحبت کردم . مي تواني به او مراجعه کني .
زياد حوصله حرف هاي تکراري را ندارم .
استاد کسايي در مصاحبه اي عنوان کرده اند که با اين همه حرف و هياهو که به دنبال صباست
او هنوز ناشناخته مانده و مردم نتوانسته اند با زواياي پنهان هنري وي آشکار شوند....بله من هم با ايشان هم عقيده هستم . صبا در پس تکنيک متعالي که داشت دنبال جوهر اصلي موسيقي
شرق مي گشت . يعني همان حال که بزرگان از ان دم مي زنند او هميشه در حال تکاپو بود . به نظر
من کسي بايد مثل خود صبا باشد تا بتواند او را بشنناسد . بايد طبيعت کار صبا را شناخت تا جوهر و
خودش را درک کرد. .
در جريان موسيقي ملي ايران کلنل وزيري تا چه اندازه سهم دارد ؟خوب شد به اين جريان اشاره کرديد . وزيري نت را به ايران آورد . به همين خاطر هم سهم بزرگي
در موسيقي ايران بايد به او اختصاص بدهيم . صبا و وزيري روي نگاه ما به موسيقي تأثير عميقي
گذاشتند . اما وزيري ( با همه اعتباري که من براي او قائل هستم ) بسيار شيفته تکنيک غرب شده
بوده ولي صبا همان طور که در جواب پرسش قبل گفتم در پس تکنيک به دنبال حال بود. .
استاد ملک : همان طور که همه جا گفته ام ،شناخت و درک من نسبت به موسيقي ايراني بيشتر
مرهون ارتباط و آشنايي با شماست به همين خاطر با شما خيلي راحتر مي توانم صحبت کنم .
مي خواهم پرسشي را مطرح کنم که تا کنون با هيچ کدام از شاگردان صبا درميان نگذاشته ام .شما به عنوان شاگرد اين استاد بزرگ کدام يک از آثارش را متعالي تر مي دانيد ؟
صبا با نگاه تيزبيني که داشت به زيبايي ها زودتر و عميق تر از ديگران دست پيدا مي کرد .
گوش خودش را چنان تربيت کرده بود که زيبايي و اصالت را بهتر درک مي کرد . او نه تنها در
موسيقي که در همه چيز به نهايت لطف و معنا مي رسيد . به همين خاطر هم هست که من با جرأت
مي گويم که تمام آثارش در اوج هستند . من که نمي توانم بگويم مثلأ زرد مليجه از به زندان
بهتر است. ...
آيا پس از مرگ صبا به مکتب خانه او رفته ايد ؟ببينيد صبا در تمام زندگي من جاري است . روزي نيست که از ياد او غافل شوم ، شايد باور نکني
که بگويم هر وقت سازي مي زنم يا آهنگي مي سازم که مورد قبول خودم و اهل دل واقع مي شود
صبا را در مقابل چشمانم مي بينم
اصولأ منظور تو از اين سئوال چي بود ؟
يک شيطنت ژورناليستي .آره درست مي گويي . چند وقت پيش هم از من پرسيدي که بعد از مرگ صبا چند بار به همسرو
فرزندانش سر زده اي ؟ که من به حساب شيطنت تو گذاشتم ولي واقعيت اين است که من خودم را
جداي از صبا نمي دانم . صبا پدر معنوي بود و من هم يا حقي و خرم و تجويدي ...يکي از پسران
او هستم منتهي کوچکترين آنها . حالاچند بار به من به خاطر اينکه فرزند صبا هستم سر زده اي ؟!
حق با شماست .
حق با علي ( ع ) است (با خنده)
پدرانه داشت حالا اين پرسش براي من مطرح مي شود که با اين همه چرا همه شاگردان او به مقام
استادي نرسيدند ؟
خيلي ها آمدند و شاگردي صبا کردند اما حق با شماست . خيلي ها به جايي که بايد نرسيدند علت آن
هم اين است که آنها آمدند از صبا تقليد کردندو در سطح قالب آثار او ماندند . يعني عمق انديشه
او را درک نکردند و البته زحمتي که آنها کشيدند ارزشمند است ....
شما جزو اولين گروه شاگردان هنرستان موسيقي بوديد . در هنرستان به غير از استاد صبا کدام يک
از هنرمندان شما را تحت تأثير قرار مي دادند؟
استادان خالقي و حسين تهراني بيشتر از ديگران مرا تحت تأثير هنر و اخلاق خودشان قرار داده بودند
و تا يادم نرفته بگويم که ضرب شناسي را از استاد تهراني آموختم . خيلي هم با ايشان برنامه اجرا کردم ....
آيا نوارهاي آن برنامه ها هنوز موجود است ؟
گمان نمي کنم . متأستفانه هيچ کدام از ما هيچ گاه آرشيو منظم و دقيقي از موسيقي ملي نداريم و البته
اگر در لا به لاي آرشيو هاي خصوصي مثل آرشيو مهندس گلشن ابراهيمي جست و جو کنيد ، شايد بتوانيد
نوارهاي آن روزها را پيدا کنيد ، اما نه به طور کامل ......
**پایان قسمت اول مصاحبه**
در این قسمت یک بداهه نوازی از خودم برایتان میگذارم که
در ماهور اجرا شده ماهور
و در قسمت بعد یک آهنگ خاطره انگیز از استاد تجویدی با
نام "دیگه عاشق شدن فایده نداره" در مایه اصفهان برایتان
میگذارم که توسط ارکستر استاد ملک اجرا شده.
استاد سرهنگ زاده هم خواننده این اثر جاودانه است.عاشق شدن
امیدوارم راضی شده باشید ..... تا بعد یا علی![]()
![]()
